[elfsight_click_to_call id="1"]
خاویارخاویار ایرانیخاویار سیاهماهی خاویار

فروش خاویار روسی و چینی

خرید خاویار با قیمتی ارزان و مناسب را به ما بسپارید. مازند خاویار همان معدن خاویار ناب ایرانی است که دنبالش بوده اید. فروش خاویار روسی و چینی و سایر نقاط جهان یک طرف خاویار ایرانی هم طرف دیگر. در عین کیفیت و ارزانی.

فروش خاویار روسی

اعتماد در خرید خاویار ایرانی

برای بسیاری افراد کارها به شکل یک تابو درآمده است.
شاید با شنیدن داستان ها زیر همه ما یک تجدید نظر اساسی در همه چیز داشته باشیم.
در احوالات خانه ، در زندگی و حتی در غذای روزمره مان. اما ماجرا چیست … ؟
سالها پیش یک دانشمند آزمایش بسیار جالب انجام داد.
آزمایشی که با یک آکواریوم شیشه ای همراه بود. آن هم آکواریومی که وسطش به وسیله یک دیوار شیشه ای به دو قسمت تقسیم شده بود.
در یک طرف آن یک ماهی بزرگ بود. و در طرف دیگر نیز ماهی کوچک خودنمایی می کرد.

با این شرط که ماهی کوچک یک غذا بود. یک غذا برای ماهی بزرگ.
دانشمند داستان ما هم به ماهی بزرگ هیچ غذای دیگری جز آن نمی داد.
لذا ماهی بزرگ مدام برای گرفتن ماهی کوچک حمله ور می شد.
این مسئله بارها و بارها تکرار گشت. اما هربار دیوار شیشه ای به عنوان یک سد نامرئی عمل می کرد.
سدی که ماهی بزرگ را از غذای مورد علاقه اش یعنی ماهی کوچک دور می ساخت.
این تلاش ها ادامه داشت تا اینکه ماهی بزرگ پشیمان شد و انصراف خود را اعلام کرد.

ماهی بزرگ به این رسیده بود که رفتن به آن سوی آکواریوم امری غیر ممکن و نشدنی است.
لذا خوردن ماهی کوچک برایش مقدور نیست. اینجا بود که دانشمند وارد فاز جدید آزمایش شد.
او سد شیشه ای وسط آکواریوم را برداشت. و منتظر ماند برای واکنش ماهی بزرگ.
اکنون راه برای ماهی بزرگ باز شده بود اما واکنش ماهی بزرگ عجیب بود. او به آن سوی آکواریوم نمی رفت.
او دیگر هیچگاه به آن سوی آکواریوم و به ماهی کوچک حمله نمی کرد.
اما به راستی چرا ؟

دیگر آن سد شیشه ای نبود اما آن سد در ذهن و فکر ماهی بزرگ ساخته شده بود.

سدی که دیگر شکسته شدنی نبود و سخت تر از هر دیواری شده بود.
آخر این دیوار در باور و ذهن ماهی بزرگ نقش بسته بود.
باور و یقین به دیوار به سد و به محدودیت ناشی از آن.اینجا بود که احساس ناتوانی می کرد.

داستان دوم

اما داستان دوم هم بی ارتباط با فضای ماهی و دریا نیست.
پیرزنی در دل کویر قصد دریا کرد.
همسایه ها که برای خداحافظی آمده بودند ضمن خیال جمعی به او از او خواهشی داشتند.
آن ها از پیرزن خواستند هنگام برگشت برایشان یک شیشه از آب دریا سوغات بیاورد.
پیرزن پذیرفت و به سمت دریا حرکت کرد. رفت و رفت تا رسید به دریا.
آن هم به هنگام مد یعنی هنگامی که آب دریا کلی بالا آمده بود.

لذا از قایقرانی که آن حوالی بود خواست تا این زحمت را متقبل شود.
و برایش یک بطری پر کند. آن هم از آب دریا و آن را به او بفروشد.
قایقران که تعجب بسیار کرده بود بطری را گرفت و آن را پر کرد.
او گفت : این هم بطری می شود پنج سنت.
با کمال تعجب پیرزن دریا ندیده پنج سنت را به او داد و رفت تا چرخی در شهر ساحلی بزند.
چند ساعتی گذشت. پیرزن که کارش تمام شده بود برای خداحافظی باز به لب دریا برگشت.
این بار دریا در جزر بود. آب دربا پایین آمده بود.
پیرزن که تا بحال جزر ندیده بود فریاد زد : اوه مای گاد ! مرد قایقران ! واقعا شما چه تجارتی دارید ؟!
آری پیرزن خیال می کرد مرد قایقران آن همه آب را فروخته بود.
اما ما قصد داریم چه بگوییم.

برداشت های ما حاصل ذهنیت های ماست.

خاویار ایرانی

سال هاست ما می شنویم خاویار. خاویار ایرانی . صادرات خاویار ایرانی.
غذای لوکس و گران در کل دنیا.
اما تا به حال از خود پرسیده ایم این حجم از اخباری که در باب خاویار وجود دارد کجاست؟
چرا مردم ما هیچ سهمی از این ماده غذایی با ارزش ندارند.
به راستی سهم ما از این تولید فراوان خاویار و ماهیان خاویاری در ایران کجاست ؟
چرا ما با خاویار و نحوه استفاده از آن آگاه نیستیم ؟
این شاید ناشی از ذهنیت ما بشود.
به ما گفته اند خاویار خیلی گران است اما نگفته اند که حجم کمی از آن کالری فوق العاده بالایی دارد.

به ما گفته اند خاویار یک غذای لوکس است برای ثروتمندان اما نگفته اند خاویار در درمان بسیاری از بیماری های جسمی و روحی و حتی ترمیم زخم ها موثر است.

از خاصیت های فراوان آن چیزی نگفته اند اما تا یادمان می آید آن را برای خارجی ها صادر کرده اند و پسندیده اند.
اما امروز مازند خاویار می خواهد این ذهنیت غلط را بردارد.
ذهنیتی غلط که برای ما ایرانی ها جا انداخته اند.
تا جایی که نه ما و نه فرزندانمان هیچ شناختی از آن نداریم.

مازند خاویار با شعار خاویار برای همه می خواهد ایرانی ها را خاویار خور بار بیاورد.

ایرانی شایسته بهترین است. بهترین در هر چیز. و بهترین دریاها خاویار است.
آن هم خاویاری که در حاشیه دریای خزر پرورش یافته و بهترین در دنیاست. یک دنیاست.

فروش خاویار روسی

فروش خاویار روسی و چینی

چین و روسیه سالهاست که سرمایه گذاری هنگفتی در این بخش کرده اند.
اما حتی آن ها هم مشتری این خاویارند.
چراکه نام خاویار با نام مازندران عجین شده است.
خیلی دور نیست. همین چند سال پیش تر بود که چینی ها محققان شیلات خود را خیلی یواشکی به ایران فرستادند.
محققانی که برای بردن دو چیز به کشورشان به ایران آمده بودند.

هم چند تن از تکنسین های خبره ما را بردند و هم تعدادی ماهی .
آن هم ماهی مولد خاویاری. آن ها فکر همه جایش را کرده بودند.
برنامه ۵ ساله کافی بود برای رسیدن آن ها به اهدافشان.
چراکه هم لابراتوارهای پیشرفته داشتند و هم آب شیرین و بالاخره خوراک مصنوعی به اندازه کافی.
این ها را بگذارید کنار رودخانه های فراوان چین. کشوری پهناور با کلی چشمه های آب شیرین.
برای هر کشور صنعتی فراهم آمدن این همه امکانات اولیه مساوی است با دستیابی به تولید خاویار فراوان در طی مدت کوتاه.

آری چین در مدتی کوتاه تا بیشتر از ۵ تن خاویار استحصال کرد.

به طور طبیعی این رقم هر سال به طرز وحشتناکی بالا می رود و این یعنی زنگ هشدار برای خاویار ایرانی.
چینی ها  به سبب کاهش ذخایر گونه های خاویار طبیعی ، راهی تا قبضه کردن کل بازار خاویار ندارند.
اما باز هم جای امیدواریست.
آن ها هرچقدر هم کپی کار باشند شرایط منحصربفرد طبیعی که خاویار ما از آن در حاشیه خزر به دست می آید را نمی توانند طراحی کنند.
لذا یک نکته حائز اهمیت است.
آن هم حمایت مردم و مسئولین از این سرمایه ملی است.

خاویار روسی

در این میان بیفزایید رقابت سایر کشورها همچون روسیه و کشورهای اروپایی را .
افزایش استخرهای پرورشی توسط روس ها یعنی چشم داشت این کشور به بخشی از بازار صنعت خاویار در دنیا.
ایرانی ها ، روس ها و سایر کشورهای حاشیه خزر هنوز به این دریا امیدوارند.

امیدوارند تا با همکاری های برنامه ریزی شده طی ۲۰ سال وضعیت این دریا را در خصوص ماهیان خاویاری به حالت متعادل درآورند.
اما تا آن زمان مزارع پرورش خاویار با قوت مشغول کارند.
فروش خاویار روسی و چینی هرچقدر هم زیاد بشود باز آن ها خریدار عمده مایند.
این از دو علت خارج نیست.
آنها به دو مطلب مهم درباره خاویار پی برده اند.

اول مردمان این کشورهای توسعه یافته ارزش فوق العاده این خوراکی استثنایی را دریافته اند.

استقبال از خاویار در چین و روسیه

لذا مردم این کشورها خاویار را جزو خوراکی های اصلی خود آورده و با هر قیمتی آن را در لیست سبد غذایی روزانه خود آورده اند.
تا جایی که با وجود تولید فراوان گاهی مصرف داخلی آنها بیش از تولید می گردد.
دومین نکته این است که آن ها اذعان دارند که شرایط محیطی نقش مهمی در کیفیت خاویار دارد.
شرایطی که در ناحیه خزری ایران بویژه مازندران زیبا همیشه فراهم بوده و هست.
لذا آن ها همیشه خواستار خاویار مازندران و حتی گوشت ماهیان خاویاری تولیدی در این منطقه هستند.

مازند خاویار انتخابی جهانی برای مصرف کنندگان عزیز در همه نقاط دنیاست.

فروش خاویار روسی

عرضه خاویار ژاپنی

به طور مثال روزگاری وقتی صحبت از خاویار آن هم خاویار سیاه می شد صرفا نام چند کشور خاص به میان می آمد.
اما خاصیت این آبزی شگفت انگیز و سودآوری سرشار آن کشورهایی نظیر ژاپن را نیز وسوسه کرد.
آنها اولین بار به جایی رسیدند که این نوع خاویار (خاویار سیاه ) را به هنگ کنگ صادر نمودند.

شرکت سهامی خاویار معروف به خاویار ژاپن اولین شرکتی بود که این صادرات را از میادزاکی انجام داد.

وقتی خبرنگاری از ساکاموتو موتوو در خصوص فراوری و نیز صادرات خاویار سیاه از کشورش پرسید پاسخ ها بسیار جالب بود.
ژاپنی ها سال ۱۹۸۳ میلادی برای نخستین بار ماهیان خاویاری را از شوروی وارد کشورشان کردند.
این واردات پیرو کنوانسیون ماهیگیری بود بین دو کشور که تکمیل ، توسعه و تکثیر انواع ماهیان را شامل می شد.

اما تا آن زمان ژاپنی ها اطلاعات بسیار محدودی در خصوص خاویار و پرورش ماهیان خاویاری داشتند.
لذا کاملا مستقل و با روحیه تلاش گری خستگی ناپذیرشان دست به کاری زدند تا استقلال خودشان در این بخش را به دست بیاورند.
تحقیقات ادامه یافت. سال ها به طول انجامید اما پشتکار و عزم سبب موفقیت آن ها شد.
سرانجام سال ۲۰۰۴ میلادی تلاش ها ثمر داد و اولین خاویار ژاپنی و به عبارتی اولین نسل ماهیان خاویاری ژاپنی حاصل شد.

حالا نوبت وقت گذاشتن روی خوراک مناسب برای این ماهیان بود.
رسیدن به فناوری باروری تخم ها نیز زمان زیادی برد.
این ها را بیان می کنیم تا بدانیم آنچه دنیا ما را بدان می شناسد چگونه با تلاش دیگر کشورها مراقبت می شود.
شاید این عنوان را شنیده باشید.

خاویار روسی در برابر خاویار ژاپنی

خاویار سیاه میادزاکی ۱۹۸۳٫ عنوانی که ژاپنی ها سال ۲۰۱۳ روی خاویار تولید ملی خود نهاده و آن را روانه بازار نمودند.
مدیر این شرکت می گوید : ما پرورش آن را از روس ها یاد گرفتیم .
اما محیط پرورش خاویار در روسیه ما محیطی که ما در آن شروع به کار کردیم یعنی میادزاکی بسیار متفاوت بود.
لذا همه مراحل پرورش ماهیان خاویاری را از صفر شروع کردیم. بله از صفر.

با کمک کارگرانی زحمت کش که حتی ناخالصی های تخم ماهی را با استفاده از موچین جدا می کردند.
سنگ نمک بدان می افزودند تا خوشمزه شود. و در عین خوشمزگی ظاهر خوبی نیز پیدا کند.
خوشمزگی به سبب اسیدهای آمینه ای که در آن بود و زیبایی با سیاهی لعل گونه و درخشش پرشکوهش.
تنها می ماند استفاده از آن توسط هرکسی بنا به سلیقه اش.

استفاده کننده با سلیقه استفاده می کند. دولت حامی صنعت خاویار حمایت می کند.
کار به جایی می رسد که تولید کنندگانی که روزگاری ساعت ها وقت روی تولید با کیفیت آن گذاشته بودند احساس غرور کنند.

رقابت در صادرات خاویار

داستان از این قرار است که روسای جمهور دو کشور ژاپن و روسیه با هم دیدار می کنند.
ضیافت شام فرا می رسد و رئیس جمهور پوتین بر میز شام حاضر می گردد.
با کمال حیرت خاویار ژاپنی روی میز و در برابر دیدگان خود می بیند.
روزی که ژاپنی ها از روسیه استارت کار خاویار را زدند یادآوری می کند.
و نهایتا پیشرفت خیره کننده ژاپنی ها را در این زمان محدود می ستاید.

اما سوال بی پاسخ خبرنگارن این است.

آیا پوتین از تراشیدن رقیبی تازه در صنعت خاویار خوشحال است یا متاسف ؟
اما هنگ کنگ و روسیه تنها کشورهای هدف صادرات در ژاپن نبودند.
آنها خاویار سیاه خود را به آمریکا ، اروپا و حتی آسیای جنوبی نیز صادر نمودند.
اما امروز آن ها به هدف های تازه می اندشند.
چه برای رشد مصرف داخلی برای ارتقا سلامت ژاپنی ها و چه برای صادرات انبوه آن و داشتن سهم بالایی از بازار جهانی.

خاویار ملی در مازندران

همه آنچه گفته شد حاصل ذهن مثبت گرای بشری است.
اگر ما چیزی را به واقع بخواهیم قطع به یقین با پشتکار بدان خواهیم رسید.

ما باید به این باور برسیم خاویار خزری هنوز هم در دنیا یک محصول استثنایی و منحصربفرد است.
همچون فرش ایرانی ، پسته و زعفران ایرانی در دنیا خریدار خاص خود را دارد.
لذا باید نگاه ملی به آن داشت.
پس ما می توانیم خاویار ایرانی را به جایگاه واقعی اش برسانیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا